loading...
مرجع تخصصی اس ام اس
حسین بازدید : 9 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)


لینک دانلود این اس ام اس ها


گـاهـی بـه تـمـامـی دارایـیـت حـسـودی میـکـنـم

گـاهـی بـه تـمـامـی دارایـیـت حـسـودی میـکـنـم

گـوشـی مـوبـایـل هـمـیـشـه هـمـراهـت . . .

سـویـیـچ مـاشـیـنـت . . .

حـتـی حـلـقـه ی کـه بـا نـام مـ ـن در دسـت داری !

آری مـ ـن . . . حـسـودم . . . !

یـه حـس حـسـادت دوسـت داشـتـنـی . . . !

********************************************

کودک خوشحال دیروز غرق در غمهای امروز

یاد باران رفته از یاد!

آرزوها رفته بر باد!

باز باران

باز باران می خورد بر بام خانه

بی ترانه بی بهانه

شاید

هم گم کرده خانه...

 ********************************************

به تجربه آموختم که انسانها هرگز از تجربه چیزی نمی آموزند!!

- برنارد شاو
 
 ********************************************

اگر آدم گذاشت اهلی اش کنند
بفهمی نفهمی خودش را به این خطر انداخته که کارش به گریه کردن بکشد!

شازده کوچولو

********************************************
زمان نمی گذرد،
بلکه فقط خود را تکرار می کند!

صد سال تنهایی

گابریل گارسیا مارکز

********************************************
بی شک جهان را به عشق کسی آفریده اند

چون من که آفریده ام از عشق

جهانی برای تو!

حسین پناهی

********************************************

چشمان پرنده را که از او بگیرند

پروازش بی نهایت می شود

چشم هایم در دست توست

بی نهایتم باش !

سید علی صالحی

********************************************

باید امشب بروم‌.

من که از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم

حرفی از جنس زمان نشنیدم‌.

باید امشب بروم

باید امشب چمدانی را

که به اندازه پیراهن تنهایی من جا دارد بردارم

و به سمتی بروم

سهراب سپهری
 
********************************************

هر کی رو دوست داشتم
دوستم نداشت
هر کی رو دوست نداشتم
می‌اومد می‌گفت:
- تشنه‌ت نیست؟


تا یه روز فهمیدم همه دنیا با این همه اِهِن و تِلوپش
فقط دو رویِ یه سکه‌ست،
من سکه رو گرفتم
انداختم تو یه آب رَوون، رفت که رفت!

********************************************

نه ساعت

آغازم میکند

نه تقویم پایانم میدهد

لحظه شمار اتفاقی هستم که نمی افتد

مثل پیراهن خیسم

که تاب می خورد و نمی افتد

کوچک که بودم

فکر میکردم -آب- چسبندگی دارد

و همیشه با دست خیس

به دوستانم دست می دادم

مثل حالا که فکر می کنم

دو دست خیس پیراهنم

باد را خشمگین کرده است

نه ساعت

نه تقویم

کاشا آفتاب

پیراهن سبک شده ام را

از بند رها کند...

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 76
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 148
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 148
  • بازدید ماه : 188
  • بازدید سال : 193
  • بازدید کلی : 2,523